کلمه جو
صفحه اصلی

دیرک


مترادف دیرک : پادیر، تیرک، چوب، شمعک، میله

فارسی به انگلیسی

column, mast, picket, pole, post, prop, stake, upright, pale, rolling pin

column, mast, pale, picket, Pole, post, prop, stake, upright


pole, mast, rolling pin


فارسی به عربی

ساریة , عروة

مترادف و متضاد

lug (اسم)
تیر، اویزه، کودن، ادم کله خر، گوش پوش، پس زدن دهنه اسب، گوشک، دیرک، قالب زدن، هر عضو جلو امده چیزی

pole (اسم)
قطب، خاده، ستون، دیرک، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق

pillar (اسم)
میله، پایه، عمود، ستون، رکن، دیرک، جرز، ارکان، ستون بتون ارمه

mast (اسم)
تیر، دیرک، دکل یکپارچه

پادیر، تیرک، چوب، شمعک، میله


فرهنگ فارسی

تیرک، ستون، خیمه، تیری که دروسطچادربرپامیشود
( اسم ) تیر بسیار بزرگ تیرک .

فرهنگ معین

(رَ ) (اِمصغ . ) تیر بسیار بزرگ ، تیرک .

لغت نامه دهخدا

دیرک . [ رَ ] (اِمصغر) تیرک . ستون خیمه و جز آن . ستون خیمه . پادیر. پاذیر. شمع. تیرافراشته زیر چادر که حامل چادر است . عمود. ستونه . دعامة. دعام . دعمة. (یادداشت مؤلف ).


دیرک. [ رَ ] ( اِمصغر ) تیرک. ستون خیمه و جز آن. ستون خیمه. پادیر. پاذیر. شمع. تیرافراشته زیر چادر که حامل چادر است. عمود. ستونه. دعامة. دعام. دعمة. ( یادداشت مؤلف ).

دیرک. [ رَ ] ( اِخ ) پول ایدرین موریس ، فیزیکدان انگلیسی ( 1902م.-1984م. ) بجهت کارهایش در بسط نظریه هایزنبرگ در مکانیک کوانتوم در جایزه 1933 نوبل در فیزیک با شرودینگرسهیم شد. نظریه ای در باب الکترون آورد ( 1928م. ) و وجود پوزیترون را پیش بینی کرد ( 1931م. ). کتاب اصول مکانیک کوانتوم ( 1930 م. ) از اوست. در 1952 انجمن سلطنتی پیشرفت علوم در لندن مدال انجمن را بجهت کارهای وی در میدانهای برقاطیسی ، ذرات جزئی ماده و نظریه کوانتوم به او اعطا نمود. ( از دائرة المعارف فارسی ).

دیرک . [ رَ ] (اِخ ) پول ایدرین موریس ، فیزیکدان انگلیسی (1902م .-1984م .) بجهت کارهایش در بسط نظریه ٔ هایزنبرگ در مکانیک کوانتوم در جایزه ٔ 1933 نوبل در فیزیک با شرودینگرسهیم شد. نظریه ای در باب الکترون آورد (1928م .) و وجود پوزیترون را پیش بینی کرد (1931م .). کتاب اصول مکانیک کوانتوم (1930 م .) از اوست . در 1952 انجمن سلطنتی پیشرفت علوم در لندن مدال انجمن را بجهت کارهای وی در میدانهای برقاطیسی ، ذرات جزئی ماده و نظریه ٔ کوانتوم به او اعطا نمود. (از دائرة المعارف فارسی ).


فرهنگ عمید

ستون خیمه، تیری که در وسط چادر برپا می شود و چادر بر روی آن قرار می گیرد.

واژه نامه بختیاریکا

تیرک سیاه چادر

پیشنهاد کاربران

نام قومی باستانی که داریوش بزرگ هخامنش خود را منتصب به آن قوم میدانست و اولین سکه زر را به این نام ضرب نموددند

دریک نام اولین سکه زر دوران داریوش اول از پادشاهان بزرگ هخامنشیان. نام طایفه ایی بزرگ در استان لرستان. ایلام. کرمانشاه. خوزستان و شهرستان کرد نشین دیرک در کشور سوریه
با سپاس

دکل. میله. ستون. شمع.

دیرک در تورکی به معنای ستون هست. این کلمه به مرور زمان در فارسی به تیرک تبدیل شده و از اون کلمه تیر برق و غیره درست شده.

دیرک کلمه ایی لری به معنی تکیه گاه

ایل دیرکوند لر ستان*درکوند*
ایل دیرکی ( درکی ) لر بختیاری



دیرک:[اصطلاح صید ]دوبازوی که در طرفین لنج ، جهت صید ترال کف از آن استفاده می نمایند.

دیرک = ستون


کلمات دیگر: