مترادف خوانش : قرائت، مطالعه، خواندن، روایت
خوانش
مترادف خوانش : قرائت، مطالعه، خواندن، روایت
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
قرائت، مطالعه، خواندن
روایت
۱. قرائت، مطالعه، خواندن
۲. روایت
دانشنامه عمومی
(نقد ادبی) قرائت خاص با رویکرد تحلیلی؛ مثلاً خوانش ویژۀ آثار محمود دولت آبادی. (خواندن مترادف خوانش نیست.)
پیشنهاد کاربران
خوانش از ریشه ی خواندن و به همان آرش است. به عنوان نمونه، می توان بجای «خواندن این کتاب را سپارش می کنم»، گفت و نوشت:
«خوانش این کتاب را سپارش می کنم. »؛ بویژه اگر با نام اشاره همراه باشد:
«خوانش آن را سپارش می کنم»
«خوانش این کتاب را سپارش می کنم. »؛ بویژه اگر با نام اشاره همراه باشد:
«خوانش آن را سپارش می کنم»
قرائت، برداشت، استنباط
خوانش معادل کلمه انگلیسی reading در مفهوم تجزیه و تحلیل متن است. مثلا خوانش فرویدی داستان. . . یا خوانش ژیژکی رمان. . . ؛ استفاده از کلمه خوانش به معنای "خواندن" غلطی مسطلح است و لزومی ندارد به جای کلمه متداول "خواندن" استفاده شود.
مسطلح چیه رئیس، مصطلح.
کلمات دیگر: