مترادف مثله کردن : سانسور کردن، خراب کردن، ناقص کردن، ابتر کردن نوشته و، بریدن، تکه تکه کردن اندام، جوارح
مثله کردن
مترادف مثله کردن : سانسور کردن، خراب کردن، ناقص کردن، ابتر کردن نوشته و، بریدن، تکه تکه کردن اندام، جوارح
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
سانسور کردن
خراب کردن، ناقص کردن، ابتر کردن(نوشته و )
بریدن، تکهتکه کردن (اندام، جوارح)
۱. سانسور کردن
۲. خراب کردن، ناقص کردن، ابتر کردن(نوشته و )
۳. بریدن، تکهتکه کردن (اندام، جوارح)
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - گوش یا بینی کسی را بریدن : روا نبود کافران را مثله کردن . ۲ - شکنجه دادن عقوبت کردن .
فرهنگ معین
( ~ . کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) ۱ - گوش هاوبینی کسی را بریدن . ۲ - شکنجه دادن ، عقوبت کردن .
لغت نامه دهخدا
مثله کردن.[ م ُ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بریدن گوش و بینی یا چیزی دیگر از اطراف تن. بریدن عضوی از اعضای تن کسی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : و اگر خداوند به خراسان نرود و ترکمانان یک ناحیت بگیرند یک ناحیت نه اگر یک دیه بگیرند و آن کنند که عادت ایشان است از مثله کردن و کشتن و سوختن... ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 531 ). مادرش گفت چون گوسفند را بکشند از مثله کردن... دردش نیاید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 187 ). گفت پس صبر می کن بر مرگ و کشتن و مثله کردن. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 187 ). و کثیر بفرمود تا او را بکشتند و مثله کردند. ( تاریخ سیستان ). روا نبود کافران مثله کردن. ( ترجمه النهایه طوسی چ سبزواری ج 1 ص 199 ).
دانشنامه عمومی
مُثله کردن به معنی بریدن گوش یا بینی محکوم برای عبرت گرفتن دیگران است. امروزه این واژه به معنای بریدن اعضاء بدن یک فرد به صورتی که تکه تکه شود نیز به کار می رود.
نقاشی بدن
حنا گذاشتن
جواهرکاری روی بدن
خالکوبی
زخم آرایی
در گذشته این عمل بیشتر در مورد کسانی به کار می رفت که مورد غضب فرد قدرتمند حاکم یا توده کثیری از مردم قرار گرفته بودند، مثل کاری که با دامی ین به جرم سوء قصد به جان شاه کردند. البته در زمان حاضر نیز هنوز توسط برخی از دولت ها یا آشکارا یا مخفیانه این عمل به علل مختلف صورت می گیرد.
نظیر چنین عملی در زمان معاصر توسط گروه ها و سازمان هایی که مبارزات قهرآمیز را ضد نظام یا دولت خاصی سامان دهی می کنند به چشم می خورد. در اکثر مواقع آن ها با تنی چند از افراد مخالف خود این عمل را انجام می دهند تا اعتراض خود را به گوش دیگران برسانند و با اینکه از خود چهره ای خشن و سازش ناپذیر بسازند.
از بعد فردی، مثله کردن جنبه لذت جویانه دارد (به سادیسم نگاه کنید). این عمل اصولاً از حس تهاجم و میل به کشتار و ویرانی حاصل می شود، و ریشه در خشم شدید دارد.
نقاشی بدن
حنا گذاشتن
جواهرکاری روی بدن
خالکوبی
زخم آرایی
در گذشته این عمل بیشتر در مورد کسانی به کار می رفت که مورد غضب فرد قدرتمند حاکم یا توده کثیری از مردم قرار گرفته بودند، مثل کاری که با دامی ین به جرم سوء قصد به جان شاه کردند. البته در زمان حاضر نیز هنوز توسط برخی از دولت ها یا آشکارا یا مخفیانه این عمل به علل مختلف صورت می گیرد.
نظیر چنین عملی در زمان معاصر توسط گروه ها و سازمان هایی که مبارزات قهرآمیز را ضد نظام یا دولت خاصی سامان دهی می کنند به چشم می خورد. در اکثر مواقع آن ها با تنی چند از افراد مخالف خود این عمل را انجام می دهند تا اعتراض خود را به گوش دیگران برسانند و با اینکه از خود چهره ای خشن و سازش ناپذیر بسازند.
از بعد فردی، مثله کردن جنبه لذت جویانه دارد (به سادیسم نگاه کنید). این عمل اصولاً از حس تهاجم و میل به کشتار و ویرانی حاصل می شود، و ریشه در خشم شدید دارد.
wiki: مثله کردن
پیشنهاد کاربران
بریدن اعضاء بدن
to mutilate
مثله کردن در قانون مجازات اسلامی به معنای بریدن اعضاء است به صورتی که بدن شخص، تکه تکه شود.
تکه تکه کردن
به معنای بریده بریده یا تکه تکه کردن بدن است
کلمات دیگر: