کلمه جو
صفحه اصلی

سست عنصر


مترادف سست عنصر : تنبل، چلمن، دست وپاچلفتی، کاهل ، بی اراده، بی غیرت، بی حمیت

متضاد سست عنصر : زرنگ، غیرتمند

فارسی به انگلیسی

void of energy, unprincipled


weak-kneed


weak-kneed, void of energy, unprincipled

مترادف و متضاد

تنبل، چلمن، دست‌وپاچلفتی، کاهل ≠ زرنگ


weak-kneed (صفت)
بی اراده، بی تصمیم، سست زانو، سست عنصر

weakly (صفت)
ضعیف، کم بنیه، سست عنصر، علیل المزاج

weak-minded (صفت)
سبک مغز، ضعیف العقل، دارای روحیه ضعیف، سست عنصر

weak-limbed (صفت)
سست عنصر

واژه نامه بختیاریکا

تِلقها

پیشنهاد کاربران

ضعیف نفسی


سست عنصر. ( ص. ترکیبی ) . بی اراده. نااستوار. متلون. بوقلمون صفت. دون همت.

ضعیف النّفس، بی وفا، ناپایدار، ناهمراه، پست، دون مایه


کلمات دیگر: