کلمه جو
صفحه اصلی

فلسفه حقوق

دانشنامه عمومی

فلسفه حقوق دانشی میان رشته ای و شاخه ای از علوم فلسفه و حقوق است که در مورد مبانی و اهداف قواعد حقوقی و تمایزات آن ها از یکدیگر و تشخیص قواعد صحیح بحث می کند. در این رشته نظریه های کلی دربارهٔ حقوق مطرح شده و به تمایزات قواعد حقوقی، اخلاقی و مذهبی و تفاوت قانون خوب و بد پرداخته می شود.
چرا باید از قوانین اطاعت کنیم؟
هدف قواعد حقوقی چیست؟
منابع حقوق کدام اند؟
سعادت فرد مد نظر است یا سعادت و خوشبختی جامعه؟
منطق حقوق چگونه صورت بندی می شود؟
سؤالاتی همچون «حق چیست؟ و انسان ها از چه حقوقی برخوردارند»؟ «قانون چیست»؟ «قوانین چگونه وضع شده اند و چرا باید از آن ها اطاعت شود»؟ «تفاوت میان قواعد حقوقی و قواعد اخلاقی چیست»؟ از جمله سؤال های اساسی در فلسفه حقوق هستند.
فلسفه حقوق قدمتی به اندازه خود حقوق دارد و از وقتی که قواعد حقوقی به منزله اموری مقدس و لازم الاجرا درآمدند، بحث در مورد فلسفه و مبنای ارزش این قواعد، تبیین ماهیت قانون و معرفی ویژگی های مختلف نظام های حقوقی آغاز شد. اختلاف نظر در این زمینه باعث ایجاد مکاتب مختلفی شده است. همچون «نظریه حقوق طبیعی یا حقوق فطری»، «نظریات تحققی (پوزیتویستی)» دو مکتب کلاسیک فلسفه حقوق هستند. پیروان حقوق طبیعی معتقدند حقوق و قوانین برگرفته از عقل و طبیعت است و اعتبار آن ناشی از همین است اما در مکاتب تحققی که خود به شاخه های مختلفی تقسیم می شوند اعتبار قوانین ناشی از اراده قانون گذاری است که آن ها را وضع کرده و چیزی به نام حقوق طبیعی وجود ندارد.
فرمالیسم حقوقی در واقع بر اساس نگاه توجیه پذیری حقوق است. فرمالیست های حقوقی، بر این باورند که حقوق صرفاً مجموعه ای از هنجارها و نرم ها نیست بلکه حقوق در کنار هنجارهای دیگر می تواند به یک نظم اجتماعی خاص دست پیدا کند. فرمالیسم به عنوان نظریه توجیه پذیری قانون، بر پدیداری متمرکز می شود که بیش از هر چیز دیگر بیانگر بعد حقوقی حیات اجتماعی انسانها است. بخش بنیادین یک تحلیل صوری و فرمال، رابطه قانونی است. به بیان ساده تر قانونْ یک فرد را از طریق جمع آوری اصول، مفاهیم و آیین هایی که در یک ادعای حقوقی نقش مهم دارند، با شخص دیگری پیوند می دهد. فرمالیسم سعی می کند که به ساختار درونی چنین روابطی بپردازد. یک فرمالیسم می خواهد بداند که چگونه، اموری همچون مفاهیم، آیین ها و اصول با یکدیگر مرتبط می شوند و این گونه از عناصر چگونه با کلی مرتبط است که این مجموعه را تشکیل داده است. در فرمالیسم حقوقی این رابطه مورد پرسش قرار می گیرد که آیا هر کدام از این عناصر استقلال دارند یا با همدیگر یک کل را تشکیل می دهند. توجیه پذیری حقوق در واقع تلاش می کند تا سؤالات بالا را پاسخ بدهد. فرمالیست های حقوقی برای درک حقوق به عنوان یک کل توجیه کننده، سه ویژگی برای توجیه قائل اند:

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبنای الزام آور بودن قواعد حقوقی و تمایز قواعد حقوقی، اخلاقی و مذهبی می پردازد. فلسفه حقوق به نظریه های کلی درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد. در زبان فارسی این مباحث در ذیل عناوینی چون کلیات حقوق و نظریه کلی حقوق هم بحث می شود.
معانی کلمات فلسفه حقوق به شرح ذیل است:
← معنای فلسفه
این سابقه را در جوامع غربی و اسلامی بررسی می کنیم:
← جوامع غربی
پس از بررسی تاریخچه فلسفه حقوق اکنون به این موضوع می رسیم که ببینیم موضوع فلسفه حقوق چیست؟ در این مورد اتفاق نظر وجود ندارد و چند مکتب اساسی، درباره شیوه های تدوین این شعبه از حقوق نفوذ دارند که موضوع فلسفه حقوق را در نزد آن مکاتب بررسی می کنیم:
← مکتب تحلیلی
...


کلمات دیگر: