متکلم معتزلی شاگرد بلخی و خیاط و غیر آن دو
ابن شهاب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابن شهاب . [ اِ ن ُ ش َ/ ش ِ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن مسلم زهری . محدث تابعی . او از ده تن از اصحاب رسول صلی اﷲعلیه وآله روایت دارد. وفات 124 هَ .ق .
ابن شهاب. [ اِ ن ُ ش َ/ ش ِ ] ( اِخ ) ابوبکر محمدبن مسلم زهری. محدث تابعی. او از ده تن از اصحاب رسول صلی اﷲعلیه وآله روایت دارد. وفات 124 هَ.ق.
ابن شهاب. [ اِ ن ُ ش َ / ش ِ ] ( اِخ ) ابوالطیب ابراهیم بن محمدبن الشهاب. متکلم معتزلی ، شاگرد بلخی و خیاط و غیر آن دو. وفات او بعد از 350 هَ.ق. است در سن پیری. و او راست : کتاب مجالس الفقهاء و مناظراتهم قرب چهارصد ورقه. ( ابن الندیم ).
ابن شهاب. [ اِ ن ُ ش َ / ش ِ ] ( اِخ ) ابوالطیب ابراهیم بن محمدبن الشهاب. متکلم معتزلی ، شاگرد بلخی و خیاط و غیر آن دو. وفات او بعد از 350 هَ.ق. است در سن پیری. و او راست : کتاب مجالس الفقهاء و مناظراتهم قرب چهارصد ورقه. ( ابن الندیم ).
ابن شهاب . [ اِ ن ُ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) ابوالطیب ابراهیم بن محمدبن الشهاب . متکلم معتزلی ، شاگرد بلخی و خیاط و غیر آن دو. وفات او بعد از 350 هَ .ق . است در سن پیری . و او راست : کتاب مجالس الفقهاء و مناظراتهم قرب چهارصد ورقه . (ابن الندیم ).
کلمات دیگر: