ابن شحنه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) ابوالفرج عبدالرحمن بن احمدبن مبارک غَزّی. وفات 799 هَ.ق. او راست : کتاب عوالی.
ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) قاضی القضاة عبدالبربن محمد حلبی. فقیه حنفی. او راست : کتاب تفصیل عقدالفوائد در شرح منظومه ابن وهبان. وفات 921 هَ.ق.
ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) ابوالولید محمدبن محمدبن محمودبن شحنه زین الدین حلبی ( 749-815 هَ.ق. ). قاضی حنفیه بحلب. در چند فن بنظم و نثر تألیفات دارد از آن جمله : روضةالمناظر فی علم اخبار الاوائل و الاواخر که به سال 806 ختم میشودو در حاشیه مسعودی به طبع رسیده. ارجوزه بیانیه و آن در کتابخانه های اروپا موجود است. ارجوزه ای در سیرت رسول در 99 بیت و نسخه ای از آن به برلین باشد.
ابن شحنه . [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] (اِخ ) ابوالفرج عبدالرحمن بن احمدبن مبارک غَزّی . وفات 799 هَ .ق . او راست : کتاب عوالی .
ابن شحنه . [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] (اِخ ) ابوالولید ابراهیم بن محمد، معروف به ابن شحنه ٔ حلبی . او راست : کتاب لسان الحکام فی معرفة الاحکام در قضاء حلب و آن سی فصل است در معاملات و اقضیه . وفات 882 هَ .ق .
ابن شحنه . [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] (اِخ ) ابوالولید محمدبن محمدبن محمودبن شحنه زین الدین حلبی (749-815 هَ .ق .). قاضی حنفیه بحلب . در چند فن بنظم و نثر تألیفات دارد از آن جمله : روضةالمناظر فی علم اخبار الاوائل و الاواخر که به سال 806 ختم میشودو در حاشیه ٔ مسعودی به طبع رسیده . ارجوزه ٔ بیانیه و آن در کتابخانه های اروپا موجود است . ارجوزه ای در سیرت رسول در 99 بیت و نسخه ای از آن به برلین باشد.
ابن شحنه . [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] (اِخ ) قاضی القضاة عبدالبربن محمد حلبی . فقیه حنفی . او راست : کتاب تفصیل عقدالفوائد در شرح منظومه ٔ ابن وهبان . وفات 921 هَ .ق .