صفحه اصلی
پرپای
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
پرپای. [ پ َ ]( اِ مرکب ) رجوع به پرپا شود. کبوتر پرپای ؛ ورشان.
کلمات دیگر: