هشمین خلیفه اموی
ابن عبدالعزیز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالعزیز. [ اِ ن ُ ع َ دِل ْ ع َ ] ( اِخ ) ابوجعفر ادریسی. کاتب ملک کامل سلطان مصر. صاحب کتاب انوار علو الاعلام فی الکشف عن اسرار الاهرام و عبدالقادر بغدادی متوفی بسنه 1094 هَ.ق. آنرا تصحیح کرده. وفات ابوجعفر به سال 623 هَ.ق. بوده است.
ابن عبدالعزیز. [ اِ ن ُ ع َ دِل ْ ع َ ] ( اِخ ) ابوحفص عمربن عبدالعزیزبن مروان بن حکم. هشتمین خلیفه اموی. رجوع به عمربن عبدالعزیز شود :
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند زابن عبدالعزیز.
ابن عبدالعزیز. [ اِ ن ُ ع َ دِل ْ ع َ ] ( اِخ ) ابوحفص عمربن عبدالعزیزبن مروان بن حکم. هشتمین خلیفه اموی. رجوع به عمربن عبدالعزیز شود :
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند زابن عبدالعزیز.
سعدی.
ابن عبدالعزیز. [ اِ ن ُ ع َ دِل ْ ع َ ] (اِخ ) ابوجعفر ادریسی . کاتب ملک کامل سلطان مصر. صاحب کتاب انوار علو الاعلام فی الکشف عن اسرار الاهرام و عبدالقادر بغدادی متوفی بسنه ٔ 1094 هَ .ق . آنرا تصحیح کرده . وفات ابوجعفر به سال 623 هَ .ق . بوده است .
ابن عبدالعزیز. [ اِ ن ُ ع َ دِل ْ ع َ ] (اِخ ) ابوحفص عمربن عبدالعزیزبن مروان بن حکم . هشتمین خلیفه ٔ اموی . رجوع به عمربن عبدالعزیز شود :
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند زابن عبدالعزیز.
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند زابن عبدالعزیز.
سعدی .
کلمات دیگر: