صفحه اصلی
پرتو کردن
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
پرتو کردن. [ پ َ ت َ / تُو ک َدَ ] ( مص مرکب ) در بعض لهجات ایرانی ، پرتاب کردن.
کلمات دیگر: