کلمه جو
صفحه اصلی

باربیکی

لغت نامه دهخدا

باربیکی. [ ب ِ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل باربک بزرگ دربار. ( از دمزن ). رجوع به باربک شود.


کلمات دیگر: