ابن عیسی بن علی بن عبدالله رمانی اخشیدی وراق مکنی به ابوالحسن
علی وراق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
علی وراق. [ ع َ ی ِ وَرْ را ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ سفطی مصری مالکی. مشهور به وراق و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. وی نحوی و فقیه بود و در864 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1- شرح ایضاح ابی علی فارسی ، در نحو. 2- مناسک حج. ( از معجم المؤلفین ).
علی وراق. [ ع َ ی ِ وَرْ را ] ( اِخ ) ابن عیسی بن علی بن عبداﷲ رمانی اخشیدی وراق. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی رمانی شود.
علی وراق. [ ع َ ی ِ وَرْ را ] ( اِخ ) ابن عیسی بن علی بن عبداﷲ رمانی اخشیدی وراق. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی رمانی شود.
علی وراق . [ ع َ ی ِ وَرْ را ] (اِخ ) ابن عیسی بن علی بن عبداﷲ رمانی اخشیدی وراق . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی رمانی شود.
علی وراق . [ ع َ ی ِ وَرْ را ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سفطی مصری مالکی . مشهور به وراق و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . وی نحوی و فقیه بود و در864 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- شرح ایضاح ابی علی فارسی ، در نحو. 2- مناسک حج . (از معجم المؤلفین ).
کلمات دیگر: