ابن مصطفی دباغ حلبی شافع مشهور به میقاتی و مکنی به ابوالفتوح وی محدث و ادیب و نویسنده و شاعر بود ( ۱۱٠۴ قمری تا ۱۱۷۴ قمری )
علی میقاتی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
علی میقاتی. [ ع َ ی ِ می ] ( اِخ ) ( علی صفوت... ) ابن محمد خربوطلی میقاتی. رجوع به علی صفوت شود.
علی میقاتی. [ ع َی ِ می ] ( اِخ ) ابن مصطفی دباغ حلبی شافعی. مشهور به میقاتی و مکنی به ابوالفتوح. وی محدث و ادیب و نویسنده و شاعر بود ( 1104 - 1174 هَ. ق. ). او راست : 1- حاشیه بر شرح الدلائل فاسی. 2- شرح الجامع الصحیح بخاری. و نیز او را اشعاری است. ( از معجم المؤلفین ).
علی میقاتی. [ ع َی ِ می ] ( اِخ ) ابن مصطفی دباغ حلبی شافعی. مشهور به میقاتی و مکنی به ابوالفتوح. وی محدث و ادیب و نویسنده و شاعر بود ( 1104 - 1174 هَ. ق. ). او راست : 1- حاشیه بر شرح الدلائل فاسی. 2- شرح الجامع الصحیح بخاری. و نیز او را اشعاری است. ( از معجم المؤلفین ).
علی میقاتی . [ ع َ ی ِ می ] (اِخ ) (علی صفوت ...) ابن محمد خربوطلی میقاتی . رجوع به علی صفوت شود.
علی میقاتی . [ ع َی ِ می ] (اِخ ) ابن مصطفی دباغ حلبی شافعی . مشهور به میقاتی و مکنی به ابوالفتوح . وی محدث و ادیب و نویسنده و شاعر بود (1104 - 1174 هَ . ق .). او راست : 1- حاشیه بر شرح الدلائل فاسی . 2- شرح الجامع الصحیح بخاری . و نیز او را اشعاری است . (از معجم المؤلفین ).
کلمات دیگر: