بخت برگشته . تیره روز
روز برگشته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
روزبرگشته. [ ب َ گ َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) بخت برگشته. تیره روز. نگون بخت :
وگرنه مرا روزبرگشته گیر
سپه را یکایک همه کشته گیر.
وگرنه مرا روزبرگشته گیر
سپه را یکایک همه کشته گیر.
فردوسی.
کلمات دیگر: