کلمه جو
صفحه اصلی

دستوری فرمودن

فرهنگ فارسی

اجازت فرمودن . رخصت دادن

لغت نامه دهخدا

دستوری فرمودن. [ دَ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) اجازت فرمودن.رخصت دادن : گفت مرا دستوری فرماید تا در پیش او روم و از این حال معلوم کنم. ( تاریخ بیهق ).


کلمات دیگر: