دشمن افکن. [ دُ م َ اَ ک َ ] ( نف مرکب ) دشمن افکننده. دشمن افگن. آنکه دشمن را مغلوب سازد. محو کننده خصم :
دل روسیان از چنان زور دست
بر آن دشمن دشمن افکن شکست.
سرپنجه دشمن افکن ای شیر خدای.
دل روسیان از چنان زور دست
بر آن دشمن دشمن افکن شکست.
نظامی.
تا کی بود این گرگ ربائی ،بنمای سرپنجه دشمن افکن ای شیر خدای.
حافظ.
و رجوع به دشمن فکن شود.