( شو و آی ) آی و شو آمد و شد
شو و ای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( شو و آی ) شو و آی. [ ش َ / ش ُ وُ ] ( اِمص مرکب ) آی و شو. آمد و شد. ( یادداشت مؤلف ) :
تا کی این رنج ره و گرد سفر
وین تکاپوی دراز و شو و آی.
باز را از پی مرغان شکاری شو و آی.
تا کی این رنج ره و گرد سفر
وین تکاپوی دراز و شو و آی.
فرخی.
نیز در بیشه و در دشت همانا نبودباز را از پی مرغان شکاری شو و آی.
فرخی.
کلمات دیگر: