( صفت ) مونث شهوی قوه شهویه .
شهویه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( شهویة ) شهویة. [ ش َ هََ وی ی َ / ی ِ ] ( از ع ، ص نسبی ) مؤنث شهوی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- قوه شهویه ؛ قوه جذب ملایم یا جذب مطلوب الحصول. مقابل قوه غضبیه. قوه دفع مُنافر یا دفع مهروب عنه. نفس آرزو. قوة بهیمیه ، و آلتها الکبد. ( یادداشت مؤلف ).
- قوه شهویه ؛ قوه جذب ملایم یا جذب مطلوب الحصول. مقابل قوه غضبیه. قوه دفع مُنافر یا دفع مهروب عنه. نفس آرزو. قوة بهیمیه ، و آلتها الکبد. ( یادداشت مؤلف ).
شهویة. [ ش َ هََ وی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) مؤنث شهوی . (فرهنگ فارسی معین ).
- قوه ٔ شهویه ؛ قوه ٔ جذب ملایم یا جذب مطلوب الحصول . مقابل قوه ٔ غضبیه . قوه ٔ دفع مُنافر یا دفع مهروب عنه . نفس آرزو. قوة بهیمیه ، و آلتها الکبد. (یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: