طلب کننده سلامتی
سلامت طلبی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سلامت طلبی. [ س َ م َ طَ ل َ ] ( حامص مرکب ) طلب کردن سلامتی :
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم.
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم.
حافظ.
کلمات دیگر: