تلاش و سعی
شو و گیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شو و گیر. [ ش َ / ش ُ وُ ] ( اِمص مرکب ) تلاش. سعی. ( یادداشت مؤلف ) :
از بهر که بایدت بدینسان شو و گیر
وزبهر چه بایدت بدینسان تف و تاب.
از بهر که بایدت بدینسان شو و گیر
وزبهر چه بایدت بدینسان تف و تاب.
کسایی.
کلمات دیگر: