که پیکری چون شمع دارد
شمع پیکر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شمعپیکر. [ ش َ پ َ / پ ِ ک َ ] ( ص مرکب ) که پیکری چون شمع دارد :
دزدان شبرو در طلب از شمع ترسند ای عجب
تو شمعپیکر نیمشب دل دزد ازین سان تا کجا.
دزدان شبرو در طلب از شمع ترسند ای عجب
تو شمعپیکر نیمشب دل دزد ازین سان تا کجا.
خاقانی.
کلمات دیگر: