کلمه جو
صفحه اصلی

کزغ

لغت نامه دهخدا

کزغ. [ ک ُ زَ / ک ُ ] ( اِ ) مخفف کزاغ است و آن گیاهی باشد که بر بازوی فرود آمده و استخوان از جای بدر رفته بندند و عربان اشق گویند. ( برهان )( آنندراج ). گیاهی که صمغ آن را اشق نامند. ( ناظم الاطباء ). کزاغ. ( فرهنگ جهانگیری ). رجوع به کزاغ شود.

کزغ. [ ک َ زَ ] ( اِ ) یک نوع دارو است. ( ناظم الاطباء ).

کزغ . [ ک َ زَ ] (اِ) یک نوع دارو است . (ناظم الاطباء).


کزغ . [ ک ُ زَ / ک ُ ] (اِ) مخفف کزاغ است و آن گیاهی باشد که بر بازوی فرود آمده و استخوان از جای بدر رفته بندند و عربان اشق گویند. (برهان )(آنندراج ). گیاهی که صمغ آن را اشق نامند. (ناظم الاطباء). کزاغ . (فرهنگ جهانگیری ). رجوع به کزاغ شود.



کلمات دیگر: