کلمه جو
صفحه اصلی

فوشازده

لغت نامه دهخدا

فوشازده. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از بخش آستانه شهرستان لاهیجان که دارای 585 تن سکنه است. آب آن از شعبه سالارجو و سفیدرود و محصول عمده اش برنج ، کنف ، ابریشم و مرغابی است. دو بقعه متبرک دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

فوشازده، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان آستانه اشرفیه در استان گیلان ایران است.(به گیلکی:فی شازده)
وجود درختان دور حرم آقا سید حمید ، با دارا بودن قطری بالغ بر هفت متر ، که کارشناسان میراث فرهنگی عمر درخت را قریب به ۷۰۰سال تخمین زده اند، خود دلیل بر سکنی گزیده افراد و کشت این درختان چنار به تعداد محدود در گذشته های دور است.


کلمات دیگر: