خواستار بودن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خواستن، ارزو داشتن، ارزو کردن، میل داشتن، خواستار بودن
خواستن، خواستار بودن، میل کردن، وصیت کردن، اراده کردن، فعل کمکی'خواهم'
تقاضا کردن، درخواست کردن، خواستن، بیرون کشیدن، جلب کردن، التماس کردن، تشجیع کردن، خواستار بودن، وسوسه کردن
کلمات دیگر: