کلمه جو
صفحه اصلی

ارمله

عربی به فارسی

بيوه , بيوه زن , بيوه کردن , بيوه شدن


فرهنگ فارسی

زن بی شوهر، بیوه زن، زن بی شوهرفقیروبیچاره، ونیزارمله مردم ضعیف ومحتاج وبینواازمردان وزنان
زن بی شوهر

لغت نامه دهخدا

( ارملة ) ارملة. [ اَ م َ ل َ ] ( ع ص ) زن بی شوهر. زن بیشوی بیوه و اگر بی شوهر موسر باشد او را ارمله نگویند. بیوه محتاج و بیچاره. ( منتهی الأرب ). زن بی شوی فقیر و بدبخت.بیوه ، و مرد و زن را گویند. ( مهذب الاسماء ). ج ، اَرامِل ، ارامیل. ( منتهی الأرب ). مردم ضعیف و فقیر و محتاج. ( مؤید الفضلاء ). درویشان و محتاجان و ضعیفان از مردان و زنان. ( منتهی الأرب ). و رجوع به ارمل شود.

ارملة. [ اَ م َ ل َ ] (ع ص ) زن بی شوهر. زن بیشوی بیوه و اگر بی شوهر موسر باشد او را ارمله نگویند. بیوه ٔ محتاج و بیچاره . (منتهی الأرب ). زن بی شوی فقیر و بدبخت .بیوه ، و مرد و زن را گویند. (مهذب الاسماء). ج ، اَرامِل ، ارامیل . (منتهی الأرب ). مردم ضعیف و فقیر و محتاج . (مؤید الفضلاء). درویشان و محتاجان و ضعیفان از مردان و زنان . (منتهی الأرب ). و رجوع به ارمل شود.


پیشنهاد کاربران

هو
به فتح الف، بیوه زن.


کلمات دیگر: