کلمه جو
صفحه اصلی

بدایی

فارسی به انگلیسی

preliminary, primary


فرهنگ فارسی

منسوب به بدایه و آنان گروهی از غه رو افض اند که بدائ را در مورد خدای متعال جایز می دانند .

لغت نامه دهخدا

بدایی. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به بدایة و آنان گروهی از غلاة روافض اند که بداء رادر مورد خدای متعال جایز می دانند. ( از کتاب الانساب سمعانی ورق 68 الف ). و رجوع به بداء و بدائیة شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بدائی یعنی چیزی که زمانا مقدم بر تمام اشیاء باشد و چیزی قدیم‏تر از آن نباشد، مثلا می‏گویند حادث بدائی یا شروع بدائی. و نیز بدائی به معنی چیزی است که اشیاء دیگر از آن استنباط می‏شود مانند دلیل بدائی یا تابع بدائی‏..
کتاب فرهنگ علم کلام، احمد خاتمی، ص۷۵.رده های این صفحه : واژه شناسی


کلمات دیگر: