کلمه جو
صفحه اصلی

حلفه

لغت نامه دهخدا

حلفة. [ ح َ ل ِ / ل َ ف َ ] (ع اِ) یک بن از حلفاء یعنی گیاه دوخ . (منتهی الارب ). یکی حلف و آن گیاهی است که در آب روید. (از اقرب الموارد). رجوع به حلف و حلفاء شود.


حلفة. [ ح َ ف َ ] (ع مص ) یک بار قسم خوردن . (غیاث ) (شرح نصاب ).


( حلفة ) حلفة. [ ح َ ف َ ] ( ع مص ) یک بار قسم خوردن. ( غیاث ) ( شرح نصاب ).

حلفة. [ ح َ ل ِ / ل َ ف َ ] ( ع اِ ) یک بن از حلفاء یعنی گیاه دوخ. ( منتهی الارب ). یکی حلف و آن گیاهی است که در آب روید. ( از اقرب الموارد ). رجوع به حلف و حلفاء شود.


کلمات دیگر: