کلمه جو
صفحه اصلی

دغت

لغت نامه دهخدا

دغت. [ دَ ] ( ع مص ) فشردن گلوی کسی تا جان دهد. خفه کردن کسی را تا بقتل برسد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

دغة. [ دُ غ َ / غ ِ ] ( اِخ ) لقب زنی گول و احمق از قبیله عجل که مثل است در حماقت : أحمق من دغة. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به دغینة شود.

دغت . [ دَ ] (ع مص ) فشردن گلوی کسی تا جان دهد. خفه کردن کسی را تا بقتل برسد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: