( تزبیة ) تزبیة. [ ت َ ب ِ ی َ ] ( ع مص ) از پس راندن آنرا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). راندن آنرا. ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ) ( از متن اللغة ). || گوشت را در زبیة گذاشتن جهت شکار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) ( از متن اللغة ).
تزبیه
لغت نامه دهخدا
تزبیة. [ ت َ ب ِ ی َ ] (ع مص ) از پس راندن آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). راندن آنرا. (اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || گوشت را در زبیة گذاشتن جهت شکار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة).
کلمات دیگر: