یزدی
خطیر الملک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خطیرالملک. [ خ َ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) محمدبن حسین. رجوع به ابومنصور خطیرالملک شود.
خطیرالملک. [ خ َ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) میبدی. رجوع به ابومحمد منصور خطیرالملک شود.
خطیرالملک. [ خ َ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) یزدی. رجوع به ابومنصور خطیرالملک میبدی شود.
خطیرالملک. [ خ َ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) میبدی. رجوع به ابومحمد منصور خطیرالملک شود.
خطیرالملک. [ خ َ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) یزدی. رجوع به ابومنصور خطیرالملک میبدی شود.
کلمات دیگر: