حلیجة. [ ح َ ج َ ] (ع ص ، اِ) شیر که در وی خرما تر کرده باشند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). || روغن که برشیر برآید وقت دوغ زدن . || باقیمانده و فشارده ٔ خیگ . || عصاره ٔ حنا. || مسکه که بر آن شیر دوشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
حلیجه
لغت نامه دهخدا
( حلیجة ) حلیجة. [ ح َ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) شیر که در وی خرما تر کرده باشند. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). || روغن که برشیر برآید وقت دوغ زدن. || باقیمانده و فشارده خیگ. || عصاره حنا. || مسکه که بر آن شیر دوشند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر: