صفحه اصلی
بسطی
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
فرهنگ فارسی
فروشند. معجون مسکری که آنرا بسط مینامند ٠
لغت نامه دهخدا
بسطی. [ ب َ طی ی ] ( ع ص نسبی ) فروشنده ٔمعجون مسکری که آن را بسط مینامند. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
گشایش
کلمات دیگر: