کاواک خالی
تهی خیز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تهی خیز. [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] ( ص مرکب ) کاواک. خالی :
چون دهن تیغ درم ریز باش
چون شکم کوس تهی خیز باش.
چون دهن تیغ درم ریز باش
چون شکم کوس تهی خیز باش.
نظامی.
رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.پیشنهاد کاربران
تهی خیز بودن:کنایه از قناعت و خرسندی و خودساختگی
( ( چون دهن تیغ درم ریز باش
چون شکم کوس تهی خیز باش ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 404 . )
( ( چون دهن تیغ درم ریز باش
چون شکم کوس تهی خیز باش ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 404 . )
کلمات دیگر: