کلمه جو
صفحه اصلی

دستورات

فارسی به انگلیسی

instructions

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع دستور به سیاق عربی

لغت نامه دهخدا

دستورات. [ دَ ] ( اِ ) ج ِ دستور به سیاق عربی. رجوع به دستور شود. || صدیکی که به زمین دار در وقت جمع اراضی داده می شود. ( ناظم الاطباء ).

جدول کلمات

فرامین

پیشنهاد کاربران

اوامر


کلمات دیگر: