مترادف مجلس ارا : ( مجلس آرا ) مجلس افروز، بزم آرا، محفل آرا، مجلس فروز، شمع جمع، رونق بخش
مجلس ارا
مترادف مجلس ارا : ( مجلس آرا ) مجلس افروز، بزم آرا، محفل آرا، مجلس فروز، شمع جمع، رونق بخش
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مجلس آرا ) مجلس آرینده
لغت نامه دهخدا
( مجلس آرا ) مجلس آرا. [ م َ ل ِ ] ( نف مرکب ) مجلس آرای. مجلس آراینده. آن که با سخنان مطبوع حضار را خوش و سرگرم کند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آن که مایه آرایش مجالس و محافل باشد. آن که وجودش مجلس را مزین سازد. زینت بخش مجلس :
دریغ آن بر و کتف و بالای اوی
دریغ آن رخ مجلس آرای اوی.
مجلس آرایی نیامد همچنو لشکرشکن.
تاجدار و مجلس آرا دیده ام.
که چون تو مجلس آرایی نمی بینم نمی بینم.
که التفات کند چون تو مجلس آرایی.
در آرزوی سر و چشم مجلس آرایی.
دریغ آن بر و کتف و بالای اوی
دریغ آن رخ مجلس آرای اوی.
فردوسی.
در جهان تا مجلس و لشکر پدیدار آمده ست مجلس آرایی نیامد همچنو لشکرشکن.
سوزنی.
هم بر این ایوان نو برتخت خویش تاجدار و مجلس آرا دیده ام.
خاقانی.
به هر محفل که بنشستی تویی در چشم من زیراکه چون تو مجلس آرایی نمی بینم نمی بینم.
خاقانی.
فرشته رشک برد بر جمال مجلس من که التفات کند چون تو مجلس آرایی.
سعدی.
سرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوخت در آرزوی سر و چشم مجلس آرایی.
حافظ.
فرهنگ عمید
( مجلس آرا ) آن که مجلس را به وجود خود بیاراید.
پیشنهاد کاربران
آرا از زیبایی می آید و مجلس آرا به معنای کسی است ک با حضور در مجلس باعث شادی دیگران میشود
کلمات دیگر: