کلمه جو
صفحه اصلی

کتی

فرهنگ فارسی

پاره آهن که زیر ناودان نهند تا آب ریزد

لغت نامه دهخدا

کتی. [ ] ( هندی ، اِ ) کته. اسم هندی کلب است. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به کته شود.

کتی. [ ک َ ] ( اِ ) پاره آهن که زیر ناودان نهند تا آب ریزد. ( یادداشت مؤلف ).

کتی . [ ] (هندی ، اِ) کته . اسم هندی کلب است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به کته شود.


کتی . [ ک َ ] (اِ) پاره ٔ آهن که زیر ناودان نهند تا آب ریزد. (یادداشت مؤلف ).


دانشنامه عمومی

کتی (به ارمنی: Քեթի) شهری در ارمنستان است که در استان شیراک واقع شده است. در کیلومتری شمال گیومری، مرکز استان شیراک واقع شده است.
فهرست شهرداری های ارمنستان
کتی ۱٬۱۰۵ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر ( پا) بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.

گویش مازنی

/keti/ تپه –بلندی - بالای سر ۳گیسو & کدام سوی - تپه ۳پیشانی & نام مرتعی درلفور واقع در شهرستان سوادکوه - گوشت آب پزی که سرد شده باشد

۱تپه –بلندی ۲بالای سر ۳گیسو


۱کدام سوی ۲تپه ۳پیشانی


۱نام مرتعی درلفور واقع در شهرستان سوادکوه ۲گوشت آب پزی که ...


پیشنهاد کاربران

نام دختر در زبان لری بختیاری به معنی
کتایون
Kai

کتی به نوعی پارچه دوخته شده حلقوی به قطر 5 سانت به شکل دونات گفته میشود ک زنان برای قرار دادن و حمل اجسام انرا روی سر میگذاشتند تا وسیله روی ان قرار گیرد

همچنین به چمباتمه مار برای حمله و برتاب خودش کتی شدن میگویند

در زبان مازندرانی معنای تپه ای در رمین هموار می دهد

در گویش اقلیدی
دو لا شدن، خم شدن
Kottei

در زبان لری بختیاری به معنی
خم شدن

کتی اوو مینانه وردار ::خشم شو دستمال رو بردار

کتی کتی زه پشت دیوار گروهد ::خم شد و از پشت دیوار فرار کرد

به دستگیره کلاچ و ترمز موتورسیکلت کتی گویند

در لهجه یزدی به معنای توله سگ است


کلمات دیگر: