ایش
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ارض محروثة
مترادف و متضاد
ایش، زمین شخم شده و نکاشته، ایش کردن، شخم کردن
فرهنگ فارسی
( آیش ) ۱ - ( اسم ) زمین را شخم کردن و نا کشته گذاشتن استراحت دادن زمین تا دوباره نیروی باروری خود را باز یابد . ۲ - ( اسم ) زمینی که یک سال نکارند تا قوت گیرد زمین نوبتی . یا دو آیش . آیش کردن زمین یک سال در میان . یا سه یا سه آیش . ۱ - آیش کردن زمین دو سال در میان . ۲- تقسیم کردن زمینهای ده بسه قسمت و هر سال یکی ازین سه قسمت را نا کشته گذاشتن .
( اسم ) ادرار پیشاب جیش .
جاسوس
( اسم ) ادرار پیشاب جیش .
جاسوس
فرهنگ معین
( آیش ) (یِ ) ۱ - (اِمص . ) اسم مصدر از آمدن . ۲ - ( اِ. )زمان بین بار دادن درختانی که یکسال در میان بار می دهند. ۳ - در کشاورزی به زمین آماده برای کشت می گویند.
لغت نامه دهخدا
( آیش ) آیش. [ ی ِ ] ( اِ ) زمینی که امسال بنوبت خود کاشته نشده. زمین نوبتی. چیمو. ولی. کشخان. کشتخان. کفشن. مرتاحه.
- آیش دادن ؛ کشت یک بخش از دو بخش زمین را به سال دیگر گذاشتن ، و این برای قوت یافتن زمین باشد.
ایش.( اِ ) جاسوس. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( هفت قلزم ).
ایش. [ اَ ] ( ع اِ ) مخفف ای شی ٔ؛ به معنی چه چیز است. و ایش حالکم ؛ چگونه است حال شما. ( ناظم الاطباء ). ایش شأاﷲ؛ هرچه و هرچیز خدا خواهد :
قول بنده ایش شأاﷲ کان
بهر آن نبود که منبل شو روان.
حکم حکم اوست مطلق جاودان.
تسخر آمد ایش شأاﷲ کان.
- آیش دادن ؛ کشت یک بخش از دو بخش زمین را به سال دیگر گذاشتن ، و این برای قوت یافتن زمین باشد.
ایش.( اِ ) جاسوس. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( هفت قلزم ).
ایش. [ اَ ] ( ع اِ ) مخفف ای شی ٔ؛ به معنی چه چیز است. و ایش حالکم ؛ چگونه است حال شما. ( ناظم الاطباء ). ایش شأاﷲ؛ هرچه و هرچیز خدا خواهد :
قول بنده ایش شأاﷲ کان
بهر آن نبود که منبل شو روان.
مولوی.
چون بگویند ایش شأاﷲ کان حکم حکم اوست مطلق جاودان.
مولوی.
چونکه خواه نفس آمد مستعان تسخر آمد ایش شأاﷲ کان.
مولوی.
رجوع به دزی شود.ایش . [ اَ ] (ع اِ) مخفف ای شی ٔ؛ به معنی چه چیز است . و ایش حالکم ؛ چگونه است حال شما. (ناظم الاطباء). ایش شأاﷲ؛ هرچه و هرچیز خدا خواهد :
قول بنده ایش شأاﷲ کان
بهر آن نبود که منبل شو روان .
چون بگویند ایش شأاﷲ کان
حکم حکم اوست مطلق جاودان .
چونکه خواه نفس آمد مستعان
تسخر آمد ایش شأاﷲ کان .
رجوع به دزی شود.
قول بنده ایش شأاﷲ کان
بهر آن نبود که منبل شو روان .
مولوی .
چون بگویند ایش شأاﷲ کان
حکم حکم اوست مطلق جاودان .
مولوی .
چونکه خواه نفس آمد مستعان
تسخر آمد ایش شأاﷲ کان .
مولوی .
رجوع به دزی شود.
ایش .(اِ) جاسوس . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ).
فرهنگ عمید
( آیش ) ۱. (کشاورزی ) زمین کشاورزی که یک سال در آن زراعت نکرده باشند و از حیث قوه و استعداد برای کشت و زرع و بار آوردن محصول آماده باشد.
۲. (اسم مصدر ) (کشاورزی ) بارور شدن و میوه دادن درختانی که یک سال درمیان میوه می دهند، از قبیل سیب و آلو.
۳. (کشاورزی ) درختی که پس از یک سال میوۀ فراوان بدهد.
۴. آمدن.
۵. آمدن به وقت و هنگام.
۲. (اسم مصدر ) (کشاورزی ) بارور شدن و میوه دادن درختانی که یک سال درمیان میوه می دهند، از قبیل سیب و آلو.
۳. (کشاورزی ) درختی که پس از یک سال میوۀ فراوان بدهد.
۴. آمدن.
۵. آمدن به وقت و هنگام.
دانشنامه عمومی
آیش. آیش رودی است به رگنیتس می ریزد. این رود از کشور آلمان می گذرد.
wiki: آیش
ایش (راینلاند فالتس). ایش (به آلمانی: Eich) یک شهر در آلمان است که در آلزی-ورمز واقع شده است. ایش ۳٬۲۶۱ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان
فهرست شهرهای آلمان
wiki: ایش (راینلاند فالتس)
دانشنامه آزاد فارسی
آیش. آیِش (fallow)
شخم زدن، و پس از آن، ناکِشته گذاشتن زمین کشاوزری به مدت یک فصل، به منظور جبران حاصل خیزی ازدست رفتۀ خاک. در اروپا، آیش گذاری زمین براساس نظام سه مزرعه ای قرون وسطا صورت می گیرد. در برخی از تناوب۱ های زراعی۲ مدرن و نیز در کشورهایی که برای حفظ حاصل خیزی خاک به کود شیمیایی۳ دسترسی ندارند، از آیش گذاری استفاده می شود.
شخم زدن، و پس از آن، ناکِشته گذاشتن زمین کشاوزری به مدت یک فصل، به منظور جبران حاصل خیزی ازدست رفتۀ خاک. در اروپا، آیش گذاری زمین براساس نظام سه مزرعه ای قرون وسطا صورت می گیرد. در برخی از تناوب۱ های زراعی۲ مدرن و نیز در کشورهایی که برای حفظ حاصل خیزی خاک به کود شیمیایی۳ دسترسی ندارند، از آیش گذاری استفاده می شود.
wikijoo: آیش
فرهنگستان زبان و ادب
آیش
{fallow} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زمینی زراعی که در یک دوره بدون کاشت گذاشته می شود
{fallow} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زمینی زراعی که در یک دوره بدون کاشت گذاشته می شود
گویش مازنی
( آیش ) /aayesh/ کشتزار شالی - زمین را شخم کردن و ناکشته گذاشتن استراحت دادن زمین تا دوباره نیرویی باروری خود را باز یابد ۳زمین نوبتی
/ish/ ادرار - از واژگان کاربردی نزد کودکان
/ish/ ادرار - از واژگان کاربردی نزد کودکان
۱ادرار ۲از واژگان کاربردی نزد کودکان
واژه نامه بختیاریکا
( آیش ) کال و بهش؛ بُهر
پیشنهاد کاربران
ایش تُ وی
در گویش نیشابوری به مفهوم حالت چطور ه
ایش تُ وِن به مفهوم حالتون چطوره ( جمع )
در گویش نیشابوری به مفهوم حالت چطور ه
ایش تُ وِن به مفهوم حالتون چطوره ( جمع )
این کلمه اکثرا در مازندران کاربرد دارد و جالب اینکه برای نام نهادن برای چیزی بغیر از انسان بسیار کاربرد داره بدون اینکه معنی این واژه را اکثر نسل امروزی بدانند.
ایش ( İş ) :در زبان ترکی یعنی کار
اَئُش: ( اوستایی ) گفتن، بیان کردن، اظهار داشتن
ائِشَ: ( اوستایی ) 1ـ موفق، کامیاب، پیروز، فاتح 2ـ آرزو، تمنا، خواهش، استدعا، میل، گرایش 3ـ واحد اندازه گیری طول
کلمات دیگر: