وجود
بایش
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
وجود، هستی، موجودیت، زندگی، زیست، بایش
لغت نامه دهخدا
بائش. [ ءِ ] ( ع ص ) ناگاه بر زمین زننده. || دفعکننده و بازدارنده. گویند: بوش بائش ، برسبیل تأکید؛ یعنی غوغا. غوغای مردم. ( از منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
حضور؛ آسش
کلمات دیگر: