کلمه جو
صفحه اصلی

صمجه

لغت نامه دهخدا

( صمجة ) صمجة. [ص َ م َ ج َ ] ( معرب ، اِ ) قندیل. لغت رومی است. ج ، صَمَج. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). رجوع به صمج شود.

صمجة. [ص َ م َ ج َ ] (معرب ، اِ) قندیل . لغت رومی است . ج ، صَمَج . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). رجوع به صمج شود.



کلمات دیگر: