صمالیخ. [ ص َ ] ( ع اِ ) ج ِ صِملاخ و صُملوخ. ( قطر المحیط ). رجوع بدان کلمات شود.
صمالیخ. [ ص َ ] ( ع اِ ) بیخ گیاه نصی که باریک باشد. ( منتهی الارب ). صمالیخ النصی ما رق من نبات اصوله. ( اقرب الموارد ).
صمالیخ. [ ص َ ] ( ع اِ ) بیخ گیاه نصی که باریک باشد. ( منتهی الارب ). صمالیخ النصی ما رق من نبات اصوله. ( اقرب الموارد ).