عساقیل . [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عُسقول . (ناظم الاطباء). نوعی از سماروغ و قارچ سپید بزرگ که آن را شحمةالارض نیز گویند، و واحد آن عَسقَل و عُسقول است . || سراب . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَساقل . رجوع به عساقل شود. || پاره های جداگانه ٔ ابر. (منتهی الارب ). قطعات پراکنده ٔ ابر.(از اقرب الموارد). عَساقل . و رجوع به عساقل شود.
عساقیل
لغت نامه دهخدا
عساقیل. [ ع َ ] ( ع اِ ) ج ِ عُسقول. ( ناظم الاطباء ). نوعی از سماروغ و قارچ سپید بزرگ که آن را شحمةالارض نیز گویند، و واحد آن عَسقَل و عُسقول است. || سراب. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عَساقل. رجوع به عساقل شود. || پاره های جداگانه ابر. ( منتهی الارب ). قطعات پراکنده ابر.( از اقرب الموارد ). عَساقل. و رجوع به عساقل شود.
عساقیل. [ ع َ ] ( اِخ ) جایگاهی است ، و نام آن در شعرجامعبن عمرو آمده است. رجوع به معجم البلدان شود.
عساقیل. [ ع َ ] ( اِخ ) جایگاهی است ، و نام آن در شعرجامعبن عمرو آمده است. رجوع به معجم البلدان شود.
عساقیل . [ ع َ ] (اِخ ) جایگاهی است ، و نام آن در شعرجامعبن عمرو آمده است . رجوع به معجم البلدان شود.
کلمات دیگر: