کلمه جو
صفحه اصلی

عزیزیان

لغت نامه دهخدا

عزیزیان. [ ع َ] ( اِخ ) نام خاندانی قدیم به ناحیت بیهق ، و آنان دوگروه بودند، یکی علویان که رهط ایشان را عزیزی خوانند و دیگر عزیزیان که فرزندان عزیزبن مغیرةبن عبدالرحمان بن عوف صاحب رسول اﷲ ( ص ) باشند، و اصل ایشان از علی بن حسین بن علی عزیز است. ( از تاریخ بیهق ص 119 ).

عزیزیان. [ ع ُ زَ زَ ] ( ع اِ ) تثنیه عُزَیْزی ̍. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به عزیزاء و عزیزی شود.

عزیزیان . [ ع َ] (اِخ ) نام خاندانی قدیم به ناحیت بیهق ، و آنان دوگروه بودند، یکی علویان که رهط ایشان را عزیزی خوانند و دیگر عزیزیان که فرزندان عزیزبن مغیرةبن عبدالرحمان بن عوف صاحب رسول اﷲ (ص ) باشند، و اصل ایشان از علی بن حسین بن علی عزیز است . (از تاریخ بیهق ص 119).


عزیزیان . [ ع ُ زَ زَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عُزَیْزی ̍. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عزیزاء و عزیزی شود.



کلمات دیگر: