صمتان. [ ص ِم ْ م َ ] ( اِخ ) پدر درید و عم او که مالک است. ( منتهی الارب ). میدانی در مجمع الامثال آرد: گویند الصمتان ، صمه جشمی پدر درید و جعدبن شماخ است و این بدان ماند که گویند العمران و القمران و دواسم را مقارن آورده اند بدان جهت که صمة جعد را در اینجا بکشت و پس از زمانی صمه هم بدانجا بقتل رسید و بین بنی مالک و یربوع جنگ درپیوست و آن را یوم الصمتین گفتند. ( مجمع الامثال ). رجوع به معجم البلدان شود.
صمتان. [ ص ِم ْ م َ ] ( اِخ ) نام جائی است و صمه جشمی در آن مکان به قتل رسیده است. ( معجم البلدان ). رجوع به کلمه فوق شود.
صمتان. [ ص ِم ْ م َ ] ( اِخ ) نام جائی است و صمه جشمی در آن مکان به قتل رسیده است. ( معجم البلدان ). رجوع به کلمه فوق شود.