( غلیلة ) غلیلة. [ غ َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث غَلیل. ( اقرب الموارد ). رجوع به غلیل شود. || زره یا میخ که حلقه های زره را فراگیرد. ( منتهی الارب ). واحدة الغلائل ، و هی الدروع او مسامیرها لجامعة بین رؤوس الحلق. ( اقرب الموارد ). || بطینه که زیر زره پوشند. ج ، غَلائِل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). واحدة الغلائل ، و هی بطائن تلبس تحت الدروع. ( از اقرب الموارد ).
غلیله
لغت نامه دهخدا
غلیلة. [ غ َ ل َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث غَلیل . (اقرب الموارد). رجوع به غلیل شود. || زره یا میخ که حلقه های زره را فراگیرد. (منتهی الارب ). واحدة الغلائل ، و هی الدروع او مسامیرها لجامعة بین رؤوس الحلق . (اقرب الموارد). || بطینه که زیر زره پوشند. ج ، غَلائِل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). واحدة الغلائل ، و هی بطائن تلبس تحت الدروع . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: