کلمه جو
صفحه اصلی

عزون

لغت نامه دهخدا

عزون. [ ع ِ ] ( ع اِ ) ج ِ عِزَة در حال رفع. ( از منتهی الارب ). گروهی مجتمع از مردم. ( آنندراج ). عِزین. و رجوع به عزة و عزین شود.

عزون.[ ع ُزْ زو ] ( اِخ ) از اعلام است. ( از منتهی الارب ).

عزون . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عِزَة در حال رفع. (از منتهی الارب ). گروهی مجتمع از مردم . (آنندراج ). عِزین . و رجوع به عزة و عزین شود.


عزون .[ ع ُزْ زو ] (اِخ ) از اعلام است . (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: