کلمه جو
صفحه اصلی

شتامی

لغت نامه دهخدا

شتامی. [ ش َت ْ تا ] ( حامص ) شتام بودن. بدزبانی. بدزبانی کردن : ابوالمعالی نگارگر مؤمن و معتقد و متدین بوده است وهرگز به شتامی و لعانی معروف نبود. ( النقض ص 108 ).


کلمات دیگر: