صمحمحی. [ ص َ م َ م َ ] ( ع ص ) مرد سخت و درشت و توانا [ ی ] گرداندام کوتاه بالا . ( منتهی الارب ). الرجل الشدید المجتمع الالواح. ( اقرب الموارد ). || مرد رفته موی پیش سر. ( منتهی الارب ). الاصلع. ( اقرب الموارد ). || مرد سترده موی سر. ( منتهی الارب ). المحلوق الراس. ( اقرب الموارد ). رجوع به صمحمح شود.
صمحمحی
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر: