کلمه جو
صفحه اصلی

فرمه

فرهنگ فارسی

دوائی است که زنان بدان شرم خود را تنگ کنند .

لغت نامه دهخدا

( فرمة ) فرمة. [ ف َ م َ ] ( ع اِ ) دوائی است که زنان بدان شرم خود را تنگ کنند. ( منتهی الارب ). رجوع به فرم شود.
فرمه. [ ف َ م َ / م ِ ] ( اِ ) به معنی بنفشه باشد و آن گلی است مشهور. ( برهان ).

فرمه . [ ف َ م َ / م ِ ] (اِ) به معنی بنفشه باشد و آن گلی است مشهور. (برهان ).


فرمة. [ ف َ م َ ] (ع اِ) دوائی است که زنان بدان شرم خود را تنگ کنند. (منتهی الارب ). رجوع به فرم شود.



کلمات دیگر: