بن حاتم بن شمر بن ذی الجوشن وی شیخ مصریان بود
صمیل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صمیل. [ ص َ ] ( ع ص ) خشک. ( منتهی الارب ).
صمیل. [ ص َ ] ( اِخ ) ابن حاتم بن شمربن ذی الجوشن. وی شیخ مصریان بود به اندلس و امیری زیرک و دلیر و بخشنده. به روزگار بنی امیه به اندلس شد و امیر آنجا ابوالخطار درباره وی بدرفتاری کرد.اصحاب صمیل برآشفتند و ابوالخطار را بگرفتند و ثوابةبن سلامة را ولایت دادند و سلطه و نفوذ از آن صمیل شدو همچنان ببود تا عبدالرحمان اموی به اندلس شد و صمیل را بزندان افکند و او در زندان عبدالرحمان بسال 142 هَ. ق. درگذشت. او را شعری است. ( الاعلام ص 436 ).
صمیل. [ ص َ ] ( اِخ ) ابن حاتم بن شمربن ذی الجوشن. وی شیخ مصریان بود به اندلس و امیری زیرک و دلیر و بخشنده. به روزگار بنی امیه به اندلس شد و امیر آنجا ابوالخطار درباره وی بدرفتاری کرد.اصحاب صمیل برآشفتند و ابوالخطار را بگرفتند و ثوابةبن سلامة را ولایت دادند و سلطه و نفوذ از آن صمیل شدو همچنان ببود تا عبدالرحمان اموی به اندلس شد و صمیل را بزندان افکند و او در زندان عبدالرحمان بسال 142 هَ. ق. درگذشت. او را شعری است. ( الاعلام ص 436 ).
صمیل . [ ص َ ] (اِخ ) ابن حاتم بن شمربن ذی الجوشن . وی شیخ مصریان بود به اندلس و امیری زیرک و دلیر و بخشنده . به روزگار بنی امیه به اندلس شد و امیر آنجا ابوالخطار درباره ٔ وی بدرفتاری کرد.اصحاب صمیل برآشفتند و ابوالخطار را بگرفتند و ثوابةبن سلامة را ولایت دادند و سلطه و نفوذ از آن صمیل شدو همچنان ببود تا عبدالرحمان اموی به اندلس شد و صمیل را بزندان افکند و او در زندان عبدالرحمان بسال 142 هَ . ق . درگذشت . او را شعری است . (الاعلام ص 436).
صمیل . [ ص َ ] (ع ص ) خشک . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: