کلمه جو
صفحه اصلی

فرماء

لغت نامه دهخدا

فرماء. [ ف َ ] (ع ص ) زن تنگ شرم به دارو. (منتهی الارب ).


فرماء. [ ف َ رَ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ). فرما. رجوع به فرما شود.


فرماء. [ ف َ ] ( ع ص ) زن تنگ شرم به دارو. ( منتهی الارب ).

فرماء. [ ف َ رَ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). فرما. رجوع به فرما شود.


کلمات دیگر: